جمکده

شعر نمایشنامه و داستان- ترانه-سفارش شعر -ترانه- طنز - نمایشنامه و داستان پذیرفته می شود

جمکده

شعر نمایشنامه و داستان- ترانه-سفارش شعر -ترانه- طنز - نمایشنامه و داستان پذیرفته می شود

قانون نر سرجوخه جبار

قانون  نر سر جوخه جبار

 

در منطقه ای ز وادی لار

دزدی، به بهانه بود بسیار

گاهی که یکی اسیر میشد

میگشت رها به (ماده) از دار

تا اینکه شبی نوشت جبار

سرجوخه ای از سپاه و انصار

بر گوشه ای از کتاب قانون

آنجا که  نوشته ( ماده) صد بار

قانون  نری  برای  اجرا

از معنی و از کنایه سرشار

گفتا که کشم به بند دزدی

باسختی رزم و حرف و پندار

اعزام کنم به پیش قاضی

با رنج و مرارت  و به افزار

لیکن شود او رها به قانون

از( ماده ) و از ضمیمه هر بار

دزدی شده کار و فن و حرفه

کی ( ماده) شود علاج این کار

بگرفت به فن و حیله روزی

دزدی ز سران قوم و اشرار

بی چون و چرا به حکم آن نر

آن کهنه سوار را بزد دار

بنوشت به روی تخته سنگی

این است سزای دزد، هشدار

از هیبت فکر این نظامی

شد امن  حدود و مرز سرکار

  جاوید جم

سلام

با سلام خدمت همه دوستان وبلاگ نویس

منتظر شعرها ، شورها ، داستانها ، نمایشنامه های من تازه کار باشید .

کی باشد و کی باشد و کی باشد و کی

من باشم و وی باشد و می باشد و نی   

گه وی لب می بوسد و گه من لب وی    

وی مست زمی باشد و  من مست زوی 

 اهل بحثهای سیاسی  ۳۰ یا۳۰  سی یا سی  ۳۰ یا سی     سی یا ۳۰   و........... نیستم .


لطفا با نظرات ُانتقادات سازنده و پیشنهادات خود حقیر را راهنمائی فرمائید