از جمله خبر ها که شنیدیم و ندیدیم و به گردش نرسیدیم چنین بود که در کشوری از وادی خورشید یکی مار عظیم القد سنگین بدن وحشی زیبا خط و خالی که بسی اهل نظر بوده به هنگام غذا خورده زنی زنده و پر فیس و ادا را .
دوش یک آدم مدهوش چنین گفت که ما نیز بسی وام گرفتیم و کمی از خور و از شام گرفتیم و گهی مظطرب و گا هکی آرام گرفتیم و زن خویش رضا کرده و اقدام چنین شد که بر آن فرض فرستند به آن کشور زیبا پی تفریح و جها نگردی ایام پس از عید ، به امید رضامندی آن مار ستمکار و کمی خا طره مادر زن ما را .
ایام بسی زود گذشت و خبر آمد که در آن کشور با نام و نشان حمله نموده است یکی مار قوی هیکل پر زور و خطر ناک و زبان باز به آن یار سفر کرده ما لیک به صد ناز و فسون و سخن و غمزه وتدبیر و دعاها و ثناها و زبان بازی و تزویر و ریا گشته چو سگ بندی آن پیر زبان باز ی وابسته به تزویر و ریا را .
او آمده از آن سفر و با خودش آورده همان مار و بسی شاد و سر حال در ا ندیشه بود تا که کند چاره و تد بیر کلک های من و بنده بیچاره مفلوک همی ما نده بدهکار و از اندیشه او هر شبه بیدار و بسی زار و نه در خا نه مرا جای و نه بازار و در این ما نده که از ترس چه باید بکنم از اثر زهر زبا نش که بود بیشتر از قدرت آن مار جفاکارو بیا ئید و بگوئید چه باید بکنم بنده خدا را .
جلال معزی 8/1/85 شیراز
سلام وبسایت خوبی داری
اگه میخای از وبلاگ به سادگی یک منبع درامد ساده درست کنی راههای کسب درامد از اینترنت رو بدونی به وبلاگ من یه سر بزن
در ضمن آماده تبادل لینکم هستم
منتظرتم
با سلام
لطفتان مستدام باد