جمکده

شعر نمایشنامه و داستان- ترانه-سفارش شعر -ترانه- طنز - نمایشنامه و داستان پذیرفته می شود

جمکده

شعر نمایشنامه و داستان- ترانه-سفارش شعر -ترانه- طنز - نمایشنامه و داستان پذیرفته می شود

عکس رویائی = تقدیم به آنکه نشناختمش

دوش می  خوردم  و دیدم در خواب

رخ زیبای تو را چون مهتاب

جز تو  در حالت رویائی من

شمع بود و من و پروانه و آب

بودم از فرط هواداری و عشق

لب گلگون ترا من بی تا ب

رفته بود از سر من  ! چون کردی

تو جوانی مرا  مثل سراب

 لیکن از شرم نمک خوارگیت

مانده بودم همه در فکر جواب !

تو جوان بودی و رخسارت بود

سرخ و گلگون شده  از شرم شراب

من و دل هر دو در اندیشه  تو

مست و فرسوده در آغوش عذاب

صبح چون دیده فرو  بستم از عشق

 یادم آمد که    ز    ایام شباب

تا ابد بسته به دیوار دلم

عکس رویائی رویت در قاب  

برده ام نام تو را در این شعر

مصرع دوم بعد از مهتاب  

1/11/87  جم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد