دامه 3
عده ای می گویند (مسیحیان ) همه چیز باید تابع اصل بزرگ و وظیفه اساسی حفظ عقیده و ایمان مذهبی قرار گیرد و اگر نتوان ایمان و اعتقاد را از راه بحث و استدلال و متقائد کردن اشخاص به وجود آورد و حفظ کرد باید به زور و خشونت متوسل شد .
در کلیسای رم انکیزاسیون یک نوع دستگاه محاکمه و بازجوئی بود که در آن اعتقادات مردم را مورد تحقیق و رسیدگی قرار می دادند و اگر کسی اعتقادش موافق موازین و معیارهای معینی نبود کیفر معمولی که در باره اش به کار می رفت اعدام به وسیله سوزاندن بود .
. کسانی که این اعمال شرم آور را مرتکب می شدند اعتقاد داشتند که اگر مردی را در آتش بسوزانند رئح او یا روح سایر مردم را نجات بخشیده و کار ثوابی انجام داده اند .
. مردان مذهبی اغلب خودشان را بر دیگران تحمیل می کنند وآن ها را مجبور می سازند که عقائدشان را بپذیرند و تصور می کنند که از این راه به مردم و جامعه خدمت می کنند . .
وقتی که مردم می بینند کسانی که خود را جانشین و مظهر خداوند روی زمین می نامند رفتار خوبی ندارند طبعا در باره تقدس و درستی و جدی بودن حرف هایشان به تردید می افتند و ارکان اطاعت کورکورانه نسبت به مقامات مذهبی متزلزل می شود و مردم با چنین مسائلی است که بیدار می شوند .
یکی از کسانی که انتقاد آزادانه از کلیسا را شروع کرد یک نفر انگلیسی به نام ( وایکلیف) مردی روحانی بود که در دانشگاه آکسفورد مقام استادی داشت . او برای اولین بار انجیل را به زبان انگلیسی ترجمه کرد . او تا وقتی که زنده بود توانست از خشم پاپ رم مصون بماند . اما در سال 1415 یعنی سیو یک سال پس از مرگش شورای کلیسا ی رم فرمان داد استخوان هایش را از گور بیرون بیاورند و بسوزانند و این کار انجام شد . اما افکارش به زئدی در همه جا انتشار یافت .
ژان هوس اهل چکسلواکی را با دادن ضمانت به شهر کنستانس سویس دعوت کردند و به او گفتند که به خطای خود اعتراف کند و از نظرات خود دست بردارد ولی او مقاومت کرد و او را علیرغم ضمانت زنده زنده سوزاندند و او مایه مباهات و افتخارات چکسلواکی است .
..... حقیقت این است که بدون آزادی اقتصادی و تا وقتی که فقر و احتیاج ادامه دارد هیچ آزادی وجود نخواهد داشت و آزاد نامیدن یک مرد گرسنه در واقع مسخره کردن اوست .
..... زنجیر هائی که گاهی بدن ما را به بند می کشند و دست و پای ما را می بندند خیلی بدند . اما زنجیر های نا مر ئی افکار خرافاتی و عقب مانده که روح و فکر ما را به بند می کشند خیلی بد تر هستند و این زنجیر ها ساخته خود مان هستند . هرچند که ما اغلب متوجه آنها نیستیم ما را در حلقه های هولناکشان اسیر دارند .
آنچه اهمیت دارد این است که خود را از چنگ اوهام و خرافات و آداب و رسوم بی جا و بی معنی
که به نام های مختلف دست و پای ما را به زنجیر کشیده است آزاد سازیم .
همیشه چنین است که وقتی روح انسان بند های اسارت را از هم گسست با سرعت در جهان مختلف توسعه پیدا می کند و پیش می رود و وقتی آزادی در کشوری تحقق یافت ملت و نبوغ آن ها منبسط خواهد شد و در جهات مختلف رو به پیشرفت و تکامل خواهد نهاد .
............... علم و دانش افق های وسیع و دور نمای تازه و عظیمی را گشوده است که در انتظار اکتشاف هستند و ماجرا ها هم در این زمینه ها کم نیست .
ا عتماد و اطمینان به انسان دلیری و نیرو می بخشد که او کار های فوق العاده انحام دهد .
..........تیمور که خود را از نوادگان چنگیز می خواند مغول نبوده بلکه ترک بوده است . او سرداری بزرگ و لایق و در عین حال مردی کاملا وحشی و خون خوار بود و بزرگترین لذتش این بوده که با کله های انسان هرم های بزرگ بسازد . نقل شده است که در یک محل از دو هزار نفر انسان زنده برجی ساخت و آنها را در میان سنگ و ساروج قرار داد.
......... تیمور در هند زندانها را اسباب زحمت خود می شمرد و دستور داد که همه اسیران را بکشند و به این ترتیب یکصد هزار نفر کشته شدند .
.......... جنگ نفی و انکار تمدن و فرهنگ و بازگشت به دوران وحشی گری است و مغز های متمدن را به اختراع سلاح های نیرومند تر که بیشتر از پیش مخرب و هولناک هستند می کشاند . وقتی جنگ فرا می رسد بیشتر کسانی که در آن داخل می شوند در یک حالت مهیب تحریک و هیجان به سر می برند و خیلی چیز ها را که تمدن به ایشان آموخته است از یاد می برند . حقیقت و راستی و لطف زندگی را فراموش می کنند و به اجداد وحشی خودشان که چند هزار سال پیش زندگی کرده اند شبیه می شوند .
................. زور و فشار در مورد اعتقادات تاثیری ندارد بلکه بهتر و موثر تر از آن روش های اقتصادی است .
............. بودا از بزرگ ترین اصلاح کنندگان دین هندو بوده است .
......... موسس فرقه و آئین سیک شخصی به نام گورونانک می باشد .
...............روش مهر آمیز و محبت و ملایمت زیاد حکومت مردم را ضعیف می سازد .
معمولا گرگ های امپریالیست و استعمار پوستین گوسفندی مذهب را در بر دارند و مذهب مورد بهره برداری و استفاده قدرت های ارو پائی در راه توسعه نفوذ استعماریشان قرار گرفته است .
. جدا ساختن خود از دیگران کار خطر ناکی است این کار چه برای یک فرد و چه برای یک ملت خطر ناک است .
............... هرچه انسان بیشتر به تفکر بپردازد و وضع موجود را بیشتر مورد سنجش قرار دهد بیشتر انتقاد می کند و همین امر اغلب نظم موجود را به خطر می اندازد و تهدید می کند .
............ جهل و نادانی از تغییرات می ترسد . جهل از چیز ناشناس و نادانسته می تر سد و می خواهد به راه عادی خود و آنچه دارد بچسبد و آن را حفظ کند هرچند هم که بسیار زشت و نا مناسب باشد . جهل با کوری و نا بینائی دائما دچار لغزش و اشتباه می شود اما با مطالعه درست و صحیح مقداری معلومات به دست می آید و تا اندازه ای چشم ها باز می گردد.
........همیشه وقتی یک کشور یا یک قاره صدفی را که در آن محصور بود و مانع رشد و تکاملش می شد در هم می شکند و در جهات مختلف به پیش می تازد و جلو می رود .
........... مردم با تغییرات پادشاهان سازگار می شوند بدون آنکه کوچک ترین مخالفتی از خود نشان بدهند . مثل اینکه آنها رو حشان در هم شکسته است و چنان به اطاعت و فرمانبرداری عادت کرده اند که هیچ قدرتی را تهدید نمی کنند . از این لحاظ است که تاریخ هرچند که علمی زنده و جالب است بیشتر شرح وقایع سلطنت پادشاهان شده است تا نهضت های مردم .
.............. در واقع امپراطوری ها و حکومت های جابرو ظالم آن قدر که به پستی و دون همتی مردمی که بر ایشان حکومت می کنند تکیه دارند به قدرت خودشان متکی نیستند .
.............. به جای این که در حسرت گذشته باشیم باید به آینده امید وار باشیم .
میکل آنجلو : انسان با مغزش نقاشی می کند نه با دستش .
لئوناردو داوینچی : طبیعت چنان مهربان است که در هر جای جهان می توان چیزی از آن آموخت .
.................. در نظر کلیسا زمین مرکز عالم وجود بود و خورشید به دور آن می گشت و ستارگان ها هم نقطه های ثابتی در آسمان ها بودند . هر کس که چیزی جز این می گفت کافر و مرتد بود و با دستگاه انکیزاسیون سر و کار پیدا می کرد . با وجود این یک نفر لهستانی به نام کوپر نیکوس این عقیده را متزلزل ساخت و ثابت کرد که زمین به دور خورشید می گردد و به این قرار بنیان فکر و تصور جدید عالم را بنا نهاد . او از کیفر کلیسا گریخت . بعد از او یک ایتالیائی به نام جیوردانوبرونو به خاطر همین عقیده در رم از طرف کلیسا سوزانده شد . گالیلئو دوربین نجومی ساخت و مورد تهدید کلیسا قرار گرفت اما برای مصلحت عقیده خود را انکار کرد ولی باز هم مدتی در زندان به سر برد .
از جمله مشهورترین مردان علم در قرن شانزدهم هاروی بود که به طور قاطع جریان داشتن خون در بدن را ثابت کرد.
ایساک نیوتن قانون جاذبه را کشف کرد .
شکسپیر شاعر معروف انگلیسی از 1564 تا 1616 زندگی کرد .
ماکیا ولی سیاستمدار فلورانسی قرن پانزدهم و شانزدهم می گوید : مذهب برای یک دولت بسیار ضروری است اما نه برای آنکه مردم را پرهیز کار و متقی بار آورد بلکه برای این منظور که تسلط بر ایشان را آسان سازد . حتی ممکن است وظیفه یک حکمران باشد که به رواج مذهبی که خودش به آن عقیده ندارد و آن را نادرست می شمارد کمک کند . او می گوید یک امیر و حکمران باید بداند چگونه یک زمان نقش انسان و حیوان بازی کند هم شیر باشد و هم روباه و هیچ چیز به اندازه یک ظاهر متقی و نیکوگار مفید نیست .
حتی امروز نیز دولت های امپریالیستی و استعماری چنین رفتار می کنند . در زیر ظاهر متقی و پرهیز کار ایشان حرص و آز و بی رحمی و قساوت و رذالت نهفته است و در زیر دستکش نرم و مخملی تمدن چنگال های سرخ و خون آلود حیوان درنده ای را پنهان دارند .
نهضت ضد کلیسا به نام رفورماسیون یا اصلاح مذهب نامیده می شود .
................. در سراسر اسپانیا انکیزاسیون رواج داشت و به مردمی که به اصطلاح مرتد و بی دین اعلام می گشتند هولناک ترین شکنجه ها تحمیل می گشت . گاه جشن های عمومی و بزرگی ترتیب داده می شد که در آن ها گروهی از این مردان و زنان به اصطلاح مرتد را دسته جمعی در آتش های بزرگ و انبوه می سو زاندند و این کار در حضور پادشاه و خانواده های سلطنتی و سفیران کشور های دیگر و هزاران نفر از مردم صورت می گرفت .
این سو زاندن انسان ها اوقوس-دا-فه یا عمل اعتقاد نامیده می شد. تمام تاریخ اروپا در این زمان(قرن شانزدهم میلادی ) به طوری از خشونت ها و جنایات هولناک و بیرحمی های وحشیانه و تعصب مذهبی پر است که تقریبا باور نکردنی به نظر می آید .
............. فرانسه همیشه فکر می کرده است که قدرت و امنیتش با ضعف آلمان بستگی دارد و بدین جهت کاردینال ریشیلو که یکی از روحانیان بزرگ کاتولیک بود و پروتستان ها را در فرانسه به شکل بی رحمانه نابود می کرد به رواج مذهب پروتستان در آلمان کمک می کرد و آن را تشویق می کرد . این کار او از آن جهت بود که می خواست اختلافات داخلی و نا امنی در آن کشور رواج پیدا کند و آن کشور ضعیف بماند . و همین طور هم شد .
.......... در سال 1568 انکیزاسیون عملا تمام مردم نیدرلند ( هلند و بلژیک ) را به عنوان ارتداد و بی دینی محکوم به مرگ ساخت و فقط چند نفری مستثنی شدند . یعنی سه ملیون نفر محکوم شدند .
............. مقاومت در برابر جباران و اشغالگران برای یک کشور و مردم آن مفید است . این مقاومت مردم را می پروراند و به ایشان نیرو می بخشد .
.....تولد یک کودک تازه و به وجود آمدن یک نظام نو اغلب با درد و رنج همراه است . وقتی که بنیان جامعه ای از نظر اقتصادی بی ثبات است جامعه و سیاست های بالائی آن هم متزلزل می شود .
.............. همیشه کسانی که اختیار کیسه های پول را در دست خود دارند قدرت زیادتری پیدا می کنند .
.................... راه های گوناگونی برای تحریک و اعمال نفوذ وجود دارد بدون آنکه مستقیما به مخالفت یا تهدید پرداخته شود و بعضی پادشاهان انگلستان این روش ها را به کار بسته اند .
................ هیچ کس نمیتواند در هیچ کار بزرگی توفیق حاصل کند مگر اینکه زمان و محیط مناسب و مساعدی هم برایش وجود داشته باشد . یک مرد بزرگ اغلب راه خود را تعیین می کند و محیط مساعدی برای خود به وجود می آورد اما خود نیز یک مخلوق و محصول زمان و شرائط مخصوص و مساعد می باشد .
اکبر شاه هند می گوید : حقیقت در انحصار هیچ مذهب یا فرقه ای نیست و باید تمام مذاهب آزاد و محترم باشند و به آزادی یکدیگر احترام بگذارند . .
....... در میان تمام مذاهب مردمان نیک و نیکو کار هستند و متفکران پرهیزکار و کسانی که قدرت های اعجاز آمیز دارند در میان ملل تمام دنیا وجود دارند . پس اگر یک چنین حقیقتی در همه جا هست و آن را در همه جا می توان یافت چرا باید حقیقت را به یک مذهب خاص منحصر دانست .
..... در پرتقال و اسپانیا مسلمانان را سارانس می نامیدند .
... وقتی که ثروت و شکوه کسی در مقابل فقر و بینوائی دیگران باشد بسیار زشت و نفرت انگیز جلوه می کند .
. حمله نادر شاه افشار به هند در سال 1739 میلادی بوده است .
.........راه و روش تمام امپراطور ها تمام استعمار گران تمام سازندگان امپراطوریها تمام حاکمان غیر مردمی و خائن نیرنگ و خیانت می باشد .
جاوید جم : آینده تنها با تلاش به دست می آید .
نباید استدلال را در راه اعتقاد فدا کرد .
هر کار را باید با چنان سعی و مراقبتی انجام داد که انگار منحصر و خصوصی خود انسان است .
همیشه فقر و مصیبت عمومی باعث تغییرات بزرگی در کشورها بوده است .
تغییرات و نهضت های بزرگ تقریبا همیشه علل اقتصادی در پشت سر خود دارند و گاه مذهبی .
در حالی که فکر مردم بر اثر تفکرات و عقائد و آرا مختلف آشفته و تحریک می شود جسم مردم صرف نظر از یک گروه معدود دستخوش رنج های روز افزون ناشی از فقر عمومی است .
حکومت استبدادی شدید و طولانی مردم را عموما به بندگی عادت داده و افکار آزادی خواهانه از یاد میروند .
بودا گفته است : اشکهائی که از چشم ها فرو ریخته است از آب تمام اقیانوس ها ی جهان هم بیشتر است و تا وقتی که این دنیای نا بسامان و درد انگیز ما سامانی بگیرد و درست شود اشکهای بیشتری هم ریخته خواهد شد . هنوز وظیفه در برابر ماست و کار های بزرگ ما را به سوی خویش می خوانند و برای ما و کسانی که به دنبال ما می آیند تا این کار بزرگ به کمال نرسد آسایش و استراحت وجود نخواهد داشت .
.. مالیات ها همیشه بر دوش فقیر ترین طبقات فشار می آورد .
................ تفنگهای باروتی را مغول ها به ارو پا آوردند .
...................... عمل و اقدام به آن صورت که ما آن را می بینیم خود نتیجه ای از مجموعه افکار و شهودات تعصبات و خرافات امید ها و ترس ها است و هر گز هیچ اقدام و عملی را نمی توان به تنهائی و بدون توجه به عللی که به آن عمل منتهی شد ه است فهمید .
آراسموس محقق و دانشمند هلندی می نویسد :
در میان تمام پرندگان عقاب در نظر خردمندان از نوع پادشاهان می باشد که نه زیباست و نه آواز خوشی دارد و نمیتواند خوراکش را فراهم کند . فقط پرنده ای درنده و حریص است که همه از او نفرت دارند و همه او را لعنت می کنند و با قدرت زیادی که برای آسیب رساندن به دیگران دارد از همه پرندگان بیشتر موجب ناراحتی و آسیب دیگران می شود . ( مسئولیت این گفته باخود اراسموس است )
ناسیونالیسم ( احساس ملیت ) پاتریوتیسم (وطن پرستی )
................ علوم جدید در قرن هفدهم بنیان نهاده شد و در آن قرن یک بازار جهانی به وجود آمد و علوم لوازم و وسائل این بازار را تامین می کرد .
........ مذهب به کسانی که از اوضاع رنج می برند میگوید که در بهشت پاداش خواهند دید و به این وسیله نظم ظالمانه و ناحق اجتمائی را محفوظ نگاه می دارد و سعی می کند فکر مردم را با صحبت در باره دنیای دیگر از این وضع منحرف سازد و مشغول دارد .
توضیحات و توجیهات هر قدر هم روشن و خرد مندانه باشند نمی توانند جای غذا را در شکم گرسنه پر کنند .
وقتی که مردم به شدت به چیزی اهمیت می دهند هیچ نوع مخالفت و ناسازگاری مختصر را هم را هم در باره آن تحمل نمی کنند . فقط وقتی که به چیزی اهمیت زیاد نمی دهند با لطف مخصوص اعلام می دارند که همه چیز را تحمل می کنند و با همه چیز مدارا دارند .
................ با ظهور و رواج صنایع جدید در اروپا و پیدا شدن ماشین های بزرگ بی اعتنائی به مذهب بیشتر شد . علوم جدید بنیان های اعتقادات قدیمی اروپا را متزلزل ساخت . صنایع و اقتصاد تازه مسائل تازه ای را مطرح می ساخت که فکر مردم را پر می کرد و به خود مشغول می داشت . به این ترتیب مردم اروپا دیگر از کوبیدن سر یکدیگر به خاطر مسائل یا دستورات مذهبی دست کشیدند ( البته نه کاملا ) و به جای آن برسر مسائل اقتصادی و اجتمائی به جان هم افتادند .
ما هم با تاکیدات زیادی و بی مورد که در باره عقائد و دستورات مذهبی به کار می بریم و با مخلوط کردن مسائل سیاسی و اقتصادی با منافع و مصالح گروه های مذهبی با اختلافات فرقوی و مذهبی و این قبیل چیزها به وضعی که در اروپای قرون وسطی وجود داشت شباهت داریم .
ولتر می گوید : شخصی که مذهبی را بدون سنجش و آزمایش قبول می کند همچون گاوی است که خودش را زیر بار می دهد .
ولتر از 1694 تا 1778 عمر کرد. 84 سال .و از آن جهت که از مسیحیت انتقاد می کرد مورد نفرت مسیحیان معتقد و متعصب قرار گرفت . منزل او در فرنی ژنو هنوز باقی است و بسیاری از مردم برای دیدن آن می روند .
روسو اهل ژنو می گوید : انسان آزاد به دنیا می آید اما در همه جا به زنجیر کشیده شده است .
پایان