جمکده

شعر نمایشنامه و داستان- ترانه-سفارش شعر -ترانه- طنز - نمایشنامه و داستان پذیرفته می شود

جمکده

شعر نمایشنامه و داستان- ترانه-سفارش شعر -ترانه- طنز - نمایشنامه و داستان پذیرفته می شود

باز هم از سینوهه ۲۲/۹/۸۴

22/9/84

کارهائی که انسان انجام می دهد  ناشی از علل گوناگون است و  در هر کار دو علت اصلی ممکن است وجود داشته باشد یکی علت خصوصی و دیگری علت عام المنفعه  هر کس که مبادرت به  یک کار عام المنفعه میکند  یک علت خصوصی او را وادار به انجام آن کرده است  ولی مردم علت خصوصی را نمی بینند  و فکر می کنند که ان شخص هیچ منظوری جز نفع عمومی نداشته است .

 

پزشکان بر طبق قانونی که در هیچ جا نوشته نشده است ولی از آن اطاعت می کنند جنایت همکاران خود را ندیده می گیرند .

 

 در قدیم خدایان مصر  دو نوع اسم داشته اند ، یکی اسامی معمولی که عوام الناس

  می شناختند  و بدان نام خدا را می خواندند  و دیگری اسم خاص  یا اسم اعظم  که کاهنین  با آن اسم خدا را طرف خطاب قرار می دادند . بعضی از خدایان قدیم مصر تا بیست اسم اعظم داشته اند .

 

در این جهان خوبی و ترحم  معنی و واقعیت ندارد  و آنچه دارای واقعیت می باشد  حرص و بی رحمی و شهوت رانی  و ظلم است .

 

 در سینه همه انسانها کوره ای ملتهب از خشم و حرص و طغیان شهوت  وجود دارد.

 

 مجموع کارهای انسان چون نخ به  هم می تابد و چون طنابی به گردن او می افتد.

 

 

یک انسان نیکبخت نخواهد شد مگر اینکه بمیرد  زیرا جز به وسیله مرگ  از کینه و خشم  و شهوت نخواهد رست ..

 

 علم بشر را اصلاح نمیکند  بلکه او را حریص تر و بیرحم تر  و شهوت پرست تر می کند.

 

 کسی که بوریا می بافد  بر خود می بالد که انگشت های او لایقتر  و ورزیده تر از دیگران است  و دیگری نزد خود افتخار می کند که  شانه های عریض و عضلات برجسته  دارد  و کسی که کارش دوروئی است  از زرنگی و حیله خود مباهات می کند  و قاضی که دزد را محکوم می کند  مفتخر است که عدالت دارد  و طبیب فخر می نماید که دانشمند است . شخصی که ممسک است  از امساک و لئامت خود افتخار می کند  و آنکه اصراف می کند خوشوقت می باشد که بر تر از دیگران است  چون میتواند اصراف کند .

یک زن با عفت خود را برتر از دیگران می داند  و آن کس که به پستی تن در میدهد  به همین دلیل که می تواند  بار هر خفتی را به دوش بکشد  خود را برتر از سایرین فرض می نماید  و محال است انسانی بتواند  طوری زندگی کند که خود را  بر تر از  دیگران نداند . اما همه می گویند عدالت بهتر از ظلم است .

انسان اینطور ساخته شده است که از زندگی زمان حال ناراضی است  و حسرت زندگی گذشته را می خورد  و یا فکر می کند که زندگی آینده  او بهتر از زمان حال خواهد شد .

 

 

مرد ضعیف مثل یک ملت ضعیف  برای این به وجود آمده که  لگد مال شود  و تا جهان بوده این قائده  حکمفرمائی می کرده است  و پس از این نیز چنین خواهد بود.

 

یک گناهکار قوی از مجازات مصون است اما همینکه ضعیف شد کیفر می بیند.

 

 تا جهان باقی است نوع بشر احمق خواهد بود  و فریب دروغ و وعده های بی بنیان را خواهد خورد  منتها در هر دوره به مقتضای زمان  یک نوع دروغ به او خواهند گفت  و با یک عنوان جدید   وعده های بی اساس  به او خواهند داد و او هم با شعف و امید واری  دروغ و مواعید موهوم  را خواهد پذیرفت  و اگر کسی در صدد برآید  که او را از اشتباه بیرون بیاورد  و بگوید اینکه به تو می گویند دروغ است  و قصد فریب تو  را دارند  و بیا تا من حقیقت را به تو بگویم  به خشم می آید  و آن شخص را به اتهام اینکه  خائن و تبه کار است به قتل می رساند .

 

 ایمان به دروغ و وعده های موهوم و بشارت هائی که هرگز جامه عمل نخواهد پوشید  طوری با سرشت بشر آمیخته شده  که انسان افسانه را بر وقایع حقیقی   ترجیح می دهد .

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
سعیده 2 دی 1384 ساعت 00:37

با سلام :
جملات انتخابی شما از کتاب پر رمز و راز سینوحه برای من که تا کنون موفق به خواندن ان نشده ام واقعا جالب و مفید واقع شد.در ضمن لازم میدانم از زحمات شما در این راه قدردانی کرده و از اینکه وبلاگ شما از جمله وبلاگهای با معدودترین اشتباهات تایپی ا ست تبریکات صمیمانه خود را تقدیم دارم.
شاد و سربلند باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد