جمکده

شعر نمایشنامه و داستان- ترانه-سفارش شعر -ترانه- طنز - نمایشنامه و داستان پذیرفته می شود

جمکده

شعر نمایشنامه و داستان- ترانه-سفارش شعر -ترانه- طنز - نمایشنامه و داستان پذیرفته می شود

نرد خواب هل من

بازی نرد

خنـده خشکـیده بر لـب سردم

مهــر می با ید م کــه برگر د م

هیچ فعلی بجز  محبت دوست

 نیست تسکین دهنده در د م

 د و ستت دارم ا ی الـهه مــن

تـو بیــا تا به خو یـش بر گــردم

 زندگی بخت و بازی نرد است

تاس هـردم خیـا ل ایــن نـردم

روح افکار (جم ) به وقت سکوت

مـی کند فــکر تا زه ا ی هــردم

                 4/11/84 شیراز

 خواب

 

خــو ا ب چـو راب کـهـنه می بینند

کـف پا هـا ی خـو ا ب ر فــتـه مـن

 کــف د ست مــر ا نـمـی بیننــد

 آ ستــین هــا ی آ ب  رفــته مـن

 شا یـد ا ز حـر ف خـو د نگردد با ز

 پـر سش بـی جـو ا ب رفتــه مـن

 حـا مـی فـکر بکـر مـر د م نیست

 عکس از صـحـن قا ب رفــته مـن

حاصلی جز شکست بنده نداشت

 عــمر ا نـد ر شــبا ب رفــتـه مـن

4/11/84 شیراز

 

 صدای هل من

 میان خلوتم امشب  بهار می رقصد

 بـها ر غربـت ا ین ر و زگار می رقصد

 بـه پیش چشم بز رگـا ن اهل آباد ی

 یقین و با و ر من ر و ی دار می رقصد

 سرود لرزش پا های  انتظار و سکوت 

 به ز یـر سا یه  چتر غـبا ر می رقصـد

 عر و س گو شه نشینان  شهر آ ئینه

 عنــا ن  بریده و بی ا عتبا ر می رقصد

 صد ا ی هـل من  ا یثار و شو ق آزادی 

به اشک ماتم و با حا ل ز ا ر می رقصد

 خــر و ج غنچه لبها ی شعر تا ز ه جم

 میا ن سر ز نش و رنـج خا ر می رقـصد

                         4/11/84 شیراز

ادامه نکاتی از نگاهی به تاریخ جهان ۳

دامه  3

 عده ای می گویند  (مسیحیان )  همه چیز باید  تابع اصل بزرگ  و وظیفه  اساسی  حفظ عقیده و ایمان  مذهبی قرار گیرد  و اگر نتوان ایمان و اعتقاد را از راه بحث و استدلال و متقائد کردن  اشخاص به وجود آورد و حفظ کرد باید به زور و خشونت  متوسل شد .

 در کلیسای رم انکیزاسیون  یک نوع دستگاه محاکمه و بازجوئی بود  که در آن اعتقادات  مردم را مورد تحقیق و رسیدگی  قرار می دادند  و اگر کسی اعتقادش موافق  موازین و معیارهای  معینی نبود  کیفر معمولی که در باره اش  به کار می رفت  اعدام به وسیله سوزاندن بود .

. کسانی که این اعمال شرم آور را مرتکب می شدند  اعتقاد داشتند  که اگر مردی را در آتش بسوزانند  رئح او یا روح سایر مردم را نجات بخشیده   و کار ثوابی انجام داده اند .

 

. مردان مذهبی اغلب خودشان را بر دیگران تحمیل می کنند  وآن ها را مجبور می سازند  که عقائدشان را بپذیرند  و تصور می کنند که از این راه  به مردم و جامعه خدمت می کنند . .

وقتی که مردم می بینند  کسانی که خود را جانشین و مظهر خداوند روی زمین می نامند  رفتار خوبی ندارند  طبعا در باره تقدس  و درستی  و جدی بودن  حرف هایشان  به تردید  می افتند  و ارکان اطاعت کورکورانه نسبت به مقامات مذهبی  متزلزل می شود  و مردم با چنین مسائلی است که  بیدار می شوند .

 یکی از کسانی که  انتقاد آزادانه از کلیسا را شروع کرد  یک نفر انگلیسی به نام ( وایکلیف)  مردی روحانی بود که  در دانشگاه آکسفورد  مقام استادی داشت . او برای اولین  بار  انجیل را به زبان انگلیسی ترجمه کرد   . او تا وقتی که زنده بود توانست از خشم پاپ رم مصون بماند . اما در سال 1415 یعنی سیو یک سال  پس از مرگش  شورای کلیسا ی رم فرمان داد  استخوان هایش را از گور بیرون بیاورند و بسوزانند  و این کار انجام شد .  اما افکارش به زئدی در همه جا  انتشار یافت .

 ژان هوس  اهل چکسلواکی  را با دادن ضمانت به شهر کنستانس سویس دعوت کردند و به او گفتند که به خطای خود اعتراف کند  و از نظرات خود دست بردارد  ولی او مقاومت کرد  و او را علیرغم  ضمانت  زنده زنده  سوزاندند و او مایه مباهات و افتخارات چکسلواکی است .

 

..... حقیقت این است  که بدون آزادی اقتصادی  و تا وقتی که فقر و احتیاج  ادامه دارد  هیچ آزادی  وجود نخواهد داشت  و آزاد نامیدن یک مرد گرسنه در واقع مسخره کردن اوست .

 

..... زنجیر هائی که گاهی بدن ما را به بند می کشند  و دست و پای ما را می بندند  خیلی بدند  . اما زنجیر های نا مر ئی  افکار خرافاتی  و عقب مانده  که روح و فکر ما را  به بند می کشند  خیلی بد تر هستند  و این زنجیر ها ساخته خود مان هستند  . هرچند که ما اغلب متوجه آنها نیستیم  ما را در حلقه های هولناکشان اسیر دارند .

 آنچه  اهمیت دارد این است که خود را از چنگ اوهام و خرافات و آداب و رسوم بی جا و بی معنی  

 که به نام های مختلف دست و پای ما را  به زنجیر کشیده است آزاد سازیم .

 همیشه چنین است که وقتی روح انسان  بند های اسارت  را از هم گسست با سرعت در جهان مختلف توسعه پیدا می کند  و پیش می رود  و وقتی آزادی در کشوری تحقق یافت  ملت و نبوغ آن ها منبسط خواهد شد  و در جهات مختلف  رو به پیشرفت  و تکامل خواهد نهاد .

 

............... علم و دانش افق های وسیع و دور نمای تازه و عظیمی را گشوده است  که در انتظار اکتشاف هستند  و ماجرا ها هم در این زمینه  ها کم نیست .

 

ا عتماد و اطمینان  به انسان  دلیری و نیرو می بخشد که او کار های فوق العاده انحام دهد .  

 

..........تیمور که خود را از نوادگان  چنگیز می خواند مغول نبوده  بلکه ترک بوده است . او سرداری بزرگ و لایق و در عین حال مردی کاملا وحشی و خون خوار بود و بزرگترین لذتش این بوده که  با کله های انسان هرم های بزرگ  بسازد . نقل شده است که در یک محل  از دو هزار نفر انسان زنده   برجی ساخت و آنها را در میان سنگ و ساروج  قرار داد.

 

......... تیمور در هند  زندانها را اسباب زحمت خود می شمرد و دستور داد که همه اسیران را بکشند و به این ترتیب یکصد هزار نفر کشته شدند .

 

..........  جنگ نفی و انکار تمدن و فرهنگ  و بازگشت به دوران  وحشی گری  است  و مغز های متمدن را به اختراع سلاح های نیرومند تر که بیشتر از پیش  مخرب و هولناک  هستند می کشاند .  وقتی جنگ فرا می رسد بیشتر کسانی که در آن داخل می شوند  در یک حالت مهیب  تحریک و هیجان  به سر می برند  و خیلی چیز ها را که تمدن  به ایشان آموخته است  از یاد می برند .  حقیقت و راستی و لطف زندگی را  فراموش می کنند  و به اجداد وحشی خودشان  که چند هزار سال پیش زندگی کرده اند  شبیه می شوند .

 

................. زور و فشار در مورد اعتقادات تاثیری ندارد  بلکه بهتر و موثر تر  از آن  روش های اقتصادی است .

............. بودا از بزرگ ترین اصلاح کنندگان  دین هندو بوده است .

......... موسس فرقه و آئین  سیک شخصی به نام گورونانک  می باشد .

...............روش مهر آمیز و محبت  و ملایمت زیاد  حکومت مردم را ضعیف می سازد .

 

معمولا گرگ های امپریالیست  و استعمار پوستین گوسفندی  مذهب را در بر دارند  و مذهب مورد بهره برداری و  استفاده  قدرت های  ارو پائی در راه توسعه نفوذ  استعماریشان قرار گرفته  است .

 

. جدا ساختن خود از دیگران کار خطر ناکی است  این کار چه برای یک فرد  و چه برای یک ملت  خطر ناک است .

............... هرچه انسان بیشتر به تفکر بپردازد  و وضع موجود را بیشتر مورد سنجش  قرار دهد  بیشتر انتقاد می کند  و همین امر اغلب  نظم موجود را به خطر می اندازد  و تهدید می کند .

 

............ جهل و نادانی از تغییرات می ترسد .  جهل از چیز ناشناس و نادانسته  می تر سد  و می خواهد  به راه عادی خود  و آنچه دارد بچسبد  و آن را حفظ کند  هرچند هم که بسیار زشت  و نا مناسب باشد .  جهل با کوری و نا بینائی  دائما دچار لغزش و اشتباه می شود  اما با مطالعه  درست و صحیح  مقداری معلومات به دست می آید  و تا اندازه ای چشم ها باز می گردد.

 

........همیشه وقتی یک کشور یا یک قاره  صدفی را که در آن محصور بود  و مانع رشد و تکاملش می شد  در هم می شکند  و در جهات مختلف به پیش  می تازد و جلو می رود .

 

          ...........  مردم با تغییرات پادشاهان  سازگار می شوند  بدون آنکه کوچک ترین  مخالفتی از خود نشان بدهند . مثل اینکه آنها  رو حشان در هم شکسته است  و چنان به اطاعت و فرمانبرداری  عادت کرده اند  که هیچ قدرتی  را تهدید نمی کنند  . از این لحاظ است که  تاریخ هرچند که علمی زنده  و جالب است  بیشتر شرح وقایع  سلطنت  پادشاهان شده است تا نهضت های مردم .

 .............. در واقع  امپراطوری ها و حکومت های جابرو ظالم آن قدر که به پستی و دون همتی  مردمی که بر ایشان حکومت می کنند  تکیه دارند  به قدرت خودشان  متکی نیستند .

.............. به جای این که در حسرت گذشته باشیم  باید به آینده امید وار  باشیم .

 

میکل آنجلو :  انسان با مغزش نقاشی می کند نه با دستش .

 

لئوناردو داوینچی :  طبیعت چنان مهربان است که در هر جای جهان می توان چیزی از آن آموخت .

 

 

.................. در نظر کلیسا  زمین مرکز عالم وجود بود  و خورشید به دور آن می گشت  و ستارگان ها هم نقطه های ثابتی در آسمان ها بودند  . هر کس که چیزی جز این می گفت  کافر و مرتد بود  و با دستگاه انکیزاسیون  سر و کار پیدا می کرد .  با وجود این یک نفر لهستانی به نام کوپر نیکوس  این عقیده را متزلزل ساخت  و ثابت کرد که زمین به دور خورشید می گردد و به این قرار بنیان  فکر و تصور جدید عالم را بنا نهاد . او از کیفر کلیسا گریخت . بعد  از او یک ایتالیائی به نام جیوردانوبرونو  به خاطر همین عقیده  در رم از طرف کلیسا سوزانده شد . گالیلئو  دوربین نجومی ساخت  و مورد تهدید کلیسا قرار گرفت  اما برای مصلحت عقیده خود را انکار کرد ولی باز هم مدتی در زندان به سر برد .

 از جمله مشهورترین مردان علم در قرن شانزدهم هاروی بود که به طور قاطع جریان داشتن خون در بدن را ثابت کرد.

 

 ایساک نیوتن  قانون جاذبه را کشف کرد .

 شکسپیر شاعر معروف انگلیسی از 1564 تا 1616  زندگی کرد .

 

ماکیا ولی سیاستمدار فلورانسی  قرن پانزدهم  و شانزدهم می گوید : مذهب برای یک دولت بسیار ضروری است  اما نه برای آنکه مردم را پرهیز کار و متقی بار آورد  بلکه برای این منظور که  تسلط بر ایشان را آسان سازد . حتی ممکن است  وظیفه یک حکمران باشد که به رواج مذهبی که خودش  به آن عقیده ندارد  و آن را نادرست می شمارد  کمک کند .  او می گوید یک امیر و حکمران باید بداند چگونه یک زمان نقش انسان و حیوان بازی کند  هم شیر باشد و هم روباه و هیچ چیز به اندازه یک ظاهر متقی و نیکوگار مفید نیست .

 

 حتی امروز نیز دولت های امپریالیستی و استعماری چنین رفتار می کنند . در زیر ظاهر متقی و پرهیز کار ایشان  حرص و آز و بی رحمی  و قساوت و رذالت  نهفته است  و در زیر دستکش نرم  و مخملی تمدن  چنگال های سرخ و خون آلود حیوان درنده ای را پنهان دارند .

نهضت ضد کلیسا به نام رفورماسیون  یا اصلاح مذهب نامیده می شود .

................. در سراسر اسپانیا انکیزاسیون رواج داشت  و به مردمی که به اصطلاح مرتد و بی دین اعلام می گشتند هولناک ترین شکنجه ها  تحمیل می گشت . گاه جشن های عمومی و بزرگی ترتیب داده می شد که در آن ها گروهی از این مردان و زنان  به اصطلاح مرتد  را دسته جمعی در آتش های  بزرگ و انبوه می سو زاندند  و این کار در حضور پادشاه  و خانواده های سلطنتی  و سفیران کشور های دیگر  و هزاران نفر از مردم  صورت می گرفت .

 

 

 این سو زاندن انسان ها اوقوس-دا-فه  یا عمل اعتقاد نامیده می شد. تمام تاریخ اروپا  در این زمان(قرن شانزدهم میلادی ) به طوری از خشونت ها  و جنایات هولناک و بیرحمی های وحشیانه  و تعصب مذهبی پر است  که تقریبا باور نکردنی به نظر می آید .

 

 ............. فرانسه همیشه فکر می کرده است  که قدرت و امنیتش با ضعف آلمان  بستگی دارد  و بدین جهت کاردینال  ریشیلو  که یکی از روحانیان بزرگ  کاتولیک بود  و پروتستان ها را  در فرانسه به شکل بی رحمانه  نابود می کرد  به رواج مذهب پروتستان  در آلمان کمک می کرد  و آن را تشویق می کرد . این کار او از آن جهت  بود که می خواست  اختلافات داخلی و نا امنی در آن کشور رواج پیدا کند  و آن کشور ضعیف بماند .  و همین طور هم شد .

 

.......... در سال 1568 انکیزاسیون عملا تمام مردم نیدرلند ( هلند و بلژیک ) را به عنوان ارتداد و بی دینی محکوم به مرگ ساخت  و فقط چند نفری  مستثنی شدند . یعنی سه ملیون نفر محکوم شدند .

 

............. مقاومت در برابر جباران و اشغالگران برای یک کشور  و مردم آن مفید است . این مقاومت  مردم را می پروراند و به ایشان نیرو می بخشد .

 

.....تولد یک کودک تازه و به وجود آمدن یک نظام نو اغلب با درد و رنج همراه است .  وقتی که بنیان جامعه ای از نظر اقتصادی  بی ثبات است  جامعه و سیاست های بالائی آن هم متزلزل می شود .

 

.............. همیشه کسانی که اختیار  کیسه های پول را در دست خود دارند  قدرت زیادتری پیدا می کنند .

 

.................... راه های گوناگونی  برای تحریک و اعمال نفوذ وجود دارد  بدون آنکه مستقیما  به مخالفت یا تهدید پرداخته شود  و بعضی پادشاهان  انگلستان  این روش ها را به کار بسته اند .

 

................ هیچ کس نمیتواند در هیچ کار بزرگی توفیق  حاصل کند مگر اینکه  زمان و محیط مناسب  و مساعدی  هم برایش وجود داشته باشد . یک مرد بزرگ اغلب  راه خود را تعیین می کند  و محیط مساعدی برای خود به وجود می آورد  اما خود نیز یک  مخلوق و محصول  زمان  و شرائط مخصوص و مساعد می باشد .

 

اکبر شاه هند می گوید  : حقیقت در انحصار هیچ مذهب یا فرقه ای نیست  و باید تمام مذاهب  آزاد و محترم باشند  و به آزادی یکدیگر احترام بگذارند . .

 

....... در میان تمام مذاهب  مردمان نیک و نیکو کار هستند  و متفکران پرهیزکار  و کسانی که قدرت های اعجاز آمیز دارند  در میان ملل تمام دنیا وجود دارند .  پس اگر یک چنین حقیقتی  در همه جا هست  و آن را در همه جا می توان یافت  چرا باید حقیقت را به یک مذهب  خاص منحصر دانست .

 

..... در پرتقال و اسپانیا مسلمانان را  سارانس می نامیدند .

 

...  وقتی که ثروت و شکوه کسی در مقابل فقر و بینوائی دیگران باشد  بسیار زشت و نفرت  انگیز جلوه می کند .

 . حمله نادر شاه افشار به هند  در سال 1739 میلادی بوده است .

 

.........راه و روش تمام امپراطور ها   تمام استعمار گران  تمام  سازندگان امپراطوریها  تمام حاکمان غیر مردمی و خائن نیرنگ و خیانت می باشد .  

 

جاوید جم : آینده تنها با تلاش به دست می آید .

 نباید استدلال را در راه اعتقاد فدا کرد .

 هر  کار را باید  با چنان سعی و مراقبتی  انجام داد  که انگار منحصر و خصوصی  خود انسان است .

 

 همیشه فقر و مصیبت عمومی  باعث تغییرات بزرگی در کشورها بوده است .

 تغییرات و نهضت های بزرگ  تقریبا همیشه  علل اقتصادی در پشت سر خود دارند  و گاه مذهبی .

 در حالی که فکر مردم بر اثر  تفکرات و عقائد و آرا مختلف  آشفته و تحریک می شود  جسم مردم صرف نظر از یک گروه معدود  دستخوش رنج های  روز افزون ناشی از فقر عمومی است .

حکومت استبدادی شدید و طولانی  مردم را عموما به بندگی عادت داده و افکار آزادی خواهانه از یاد میروند .

 بودا گفته است : اشکهائی که  از چشم ها فرو ریخته است  از آب تمام اقیانوس ها ی جهان هم بیشتر است و تا وقتی که این دنیای  نا بسامان  و درد انگیز  ما سامانی بگیرد  و درست شود  اشکهای بیشتری هم ریخته خواهد شد . هنوز وظیفه در برابر ماست  و کار های بزرگ ما را به سوی خویش  می خوانند و برای ما و کسانی که به دنبال  ما می آیند  تا این کار بزرگ به  کمال نرسد  آسایش و استراحت  وجود نخواهد داشت .

 

.. مالیات ها  همیشه بر دوش فقیر ترین طبقات فشار می آورد .

................  تفنگهای باروتی را مغول ها به ارو پا آوردند .

...................... عمل و اقدام به آن صورت که ما آن را می بینیم  خود نتیجه ای از مجموعه افکار  و شهودات   تعصبات و خرافات  امید ها و ترس ها است  و هر گز هیچ اقدام و عملی را نمی توان  به تنهائی و بدون  توجه به عللی که به آن عمل منتهی شد ه است فهمید .

 

 آراسموس محقق و دانشمند  هلندی می نویسد :

  در میان تمام پرندگان عقاب در نظر خردمندان  از نوع پادشاهان می باشد که نه زیباست و نه آواز خوشی دارد  و نمیتواند خوراکش را فراهم کند  . فقط پرنده ای درنده و حریص است  که همه از او نفرت دارند  و همه او را لعنت می کنند  و با قدرت زیادی که برای آسیب رساندن  به دیگران دارد  از همه پرندگان بیشتر  موجب ناراحتی و آسیب دیگران می شود . ( مسئولیت این گفته باخود اراسموس است )

 ناسیونالیسم ( احساس ملیت )                       پاتریوتیسم (وطن پرستی )

 

 

................ علوم جدید در قرن هفدهم  بنیان نهاده شد  و در آن قرن یک  بازار جهانی  به وجود آمد  و علوم لوازم و وسائل این بازار را تامین می کرد .

 ........  مذهب به کسانی که از اوضاع رنج می برند  میگوید  که در بهشت پاداش خواهند دید  و به این وسیله  نظم ظالمانه  و ناحق اجتمائی  را محفوظ نگاه می دارد  و سعی می کند  فکر مردم را  با صحبت در باره دنیای دیگر  از این وضع  منحرف سازد  و مشغول دارد .

 

 توضیحات و توجیهات  هر قدر هم روشن و خرد مندانه باشند  نمی توانند  جای غذا را در شکم  گرسنه  پر کنند .

 

 وقتی که مردم  به شدت به چیزی اهمیت می دهند  هیچ نوع مخالفت و ناسازگاری  مختصر را هم  را هم در باره آن تحمل نمی کنند .  فقط وقتی که به چیزی  اهمیت زیاد نمی دهند  با لطف مخصوص  اعلام می دارند  که همه چیز را تحمل می کنند  و با همه چیز مدارا دارند .

 

................ با ظهور و رواج صنایع جدید در اروپا  و پیدا شدن ماشین های  بزرگ  بی اعتنائی به مذهب بیشتر شد  . علوم جدید بنیان های اعتقادات  قدیمی اروپا را  متزلزل ساخت . صنایع و اقتصاد تازه  مسائل تازه ای را  مطرح می ساخت  که فکر مردم را پر می کرد  و به خود مشغول می داشت  . به این ترتیب  مردم اروپا  دیگر از کوبیدن  سر یکدیگر  به خاطر مسائل یا دستورات مذهبی  دست کشیدند ( البته نه کاملا )  و به جای آن  برسر مسائل اقتصادی و اجتمائی به جان هم افتادند .

 ما هم  با تاکیدات  زیادی و بی مورد که در باره  عقائد و دستورات مذهبی به کار می بریم  و با مخلوط کردن مسائل سیاسی  و اقتصادی با منافع و مصالح  گروه های مذهبی  با اختلافات فرقوی  و مذهبی  و این قبیل چیزها  به وضعی که در اروپای قرون وسطی  وجود داشت  شباهت داریم .

 

 

 ولتر می گوید :  شخصی که مذهبی را بدون سنجش  و آزمایش قبول می کند  همچون گاوی است که  خودش را زیر بار می دهد .

 

 ولتر از 1694 تا 1778 عمر کرد. 84 سال .و از آن جهت که از مسیحیت  انتقاد می کرد  مورد نفرت مسیحیان  معتقد و متعصب  قرار گرفت . منزل او در فرنی ژنو هنوز باقی است  و بسیاری از مردم برای دیدن آن می روند .

 

 روسو اهل ژنو  می گوید :  انسان آزاد به دنیا می آید  اما در همه جا به زنجیر کشیده شده است .

 

پایان